مدیریت ورهبری (7)
راهبردهاي ايجاد انگيزه در كاركنان
مديران كارآمد از فرصتها و محدوديتهاي موجود در يك محيط كاري درك درستي دارند از اينرو بر مواردي تكيه ميكنند كه به راستي ميتواند در كاركنان انگيزه ايجاد كند.
زیرايكي از بزرگترين چالشها و دستاوردهای مديران امروز ايجاد انگيزه در اعضاي تيمهاي كاري تحت مدیریت آنان است، به گونهاي كه اين انگيزه سبب آشكار شدن بيشترين تلاش و جديت در آنان شود
پيش از آنكه برخي از راهبردهاي ايجاد انگيزه در كاركنان را بررسي كنيم، يادآوري چند نكته ضروري به نظر ميرسد :
مديران نميتوانند كاركنان خود را در انجام كارها مجبور به انگيزهدار شدن كنند. مهارت هاوهنر مديريت در ايجاد شرايطي است كه براي با انگيزه كردن افراد بيشترين كارآيي را دارد. افراد سرانجام به شيوهاي برانگيخته ميشوند و براساس نيازهاي دروني وبیرونی خود، به الهامات و تصويري كه از خود در ذهن دارند، واكنش نشان ميدهند. مديران كارآمد ميتوانند به درون اين فرآيندهاي داخلي وبیرونی گام نهند و از طريق روابطي كه با افراد زير دست خود برقرار ميكنند، فضاي كاري مورد نظر را شكل دهند.
هيچ فرضيه يا روش واحدي براي بر انگيختن افراد وجود ندارد. انگيزه كاري يكي از موضوعاتي است كه بيشترين مطالعه درباره آن صورت گرفته است و در ادبيات مديريت بسيار يافت می شود. اين واقعيت كه انگيزه بسيار مورد توجه قرار گرفته است ناشي از نقش كليدي اين عنصر در موفقيت يك سازمان است. اين اهميت همچنين نشان دهنده نبود توافق جمعي و نظر عمومي واحد درباره نكاتي است كه ميتواند در افراد انگيزه ايجاد كند.
راههایی که يك مدير مي تواند از طريق آنها در كاركنان انگيزه ايجاد كند :
· انتظارات و نيازهاي كــــارمندانتان را تشخيص دهيد
· شما به عنوان يك مدير تازه كار ميخواهيد تا آنجا كه ممكن است دربارهي عواملي كه ميتوانند سبب ايجاد انگيزه در كاركنان شوند، اطلاعات به دست آوريد. هر فرد يك ويژگيهايي متفاوت از ديگران دارد. ارزشها و علايق افراد با يكديگر متفاوت است. به عنوان مثال، برخي از افراد ممكن است با فرصت يا پيشرفت، انگيزه پيدا كنند، در حالي كه ممكن است براي ديگران ثبات و تداوم موقعيت در كار اولويت داشته باشد. همزمان با تفكر دربارهي چيزهايي كه از نظر شما براي ديگران خوب است، ميتوانيد فرصتهايي را براي تجربهي افراد ايجاد كنيد. با اين كار نشان ميدهيد كه نياز آنها را درك كردهايد و آنها را در رفع نيازهايشان ياري دادهايد.
· كـــاركنانتان را تقويت كنيد تا احساس كنند به كار خود مسلط هستند
· مديران تازه كار به دليل نداشتن اطمينان و تجربه كافي، بيشتر به مديريت جزييات تيمهاي كاري ميپردازند، چرا كه مايلند به عنوان يك متخصص استانداردهاي بالاي كاري را همچنان حفظ كنند. اگر پيوسته سرگرم يادآوري كارهاي افراد به آنها هستيد، سعي كنيد روشتان را تغيير دهيد. مديران كارآمد قواعد بازي و انتظارات خود را از كاركنان زيردست مشخص ميكنند و بعد به آنها اجازه ميدهند كه وظايف خود را به تنهايي انجام دهند. به جاي اطمينان يافتن از تكميل كارهاي مشخص تمركز و توجه خود را به ايجاد استانداردها و انتظارات معطوف كنيد.
· هرگز تصور نكنيد كه تقدير از افراد در آنها اعتماد به نفس دروغين ايجاد ميكند
· يكي از بزرگترين اشتباهاتي كه يك مدير ميتواند مرتكب شود، اين است كه تصور كند افراد ميدانند چهقدر براي سازمان يا تيمي كه در آن عضو هستند، اهميت دارند. راههايي را براي اظهار قدرداني از كاركنان خود، هم به صورت داخلي و هم به صورت خارجي بيابيد.
· به ياد داشته باشيد كه تقدير از افراد بدون اعلام قبلي و به دور از حضور جمع و اعضاي تيم مفيد نخواهد بود. افراد ممكن است با چنين تقديري خوشحال شوند، اما از اعتبار شما كاسته خواهد شد. بايد خود را متوجه فرصتهايي كنيد كه براي تقويت كار خوب تيم خود در اختيار خواهيد داشت و نگذاريد هيچ فرصتي بدون بهرهبرداري از دست برود.
· اعضاي تيم را صادقانه نسبت به جنبه هاي منفي كار و مضرات شغلشان آگاه كنيد
· شرايط سازماني متعددي ميتوانند بر ايجاد انگيزه كاري تاثير منفي داشته باشند. پرداخت كم حقوق، نبود فرصتهايي براي پيشرفت و فضاهاي كاري پر سروصدا تنها برخي از مواردي هستند كه ميتوانند آرامش كاركنان را بر هم بزنند. از آگاه نمودن كاركنان خود نسبت به واقعيتهاي شغلشان نهراسيد. سرپوش گذاشتن بر جنبههاي منفي كار مفيد نخواهد بود، نشان دادن واقعيتها ميتواند اعتماد آنها را جلب كند و سبب تقويت انگيزه و روحيه در آنها شود.