کارآفرینی(18)
● استراتژی های مدیران کارآفرین
اگر بخواهیم استراتژی های مدیران کارآفرین را طبقه بندی کنیم، ساده ترین طبقه بندی آن است که این استراتژی ها را در قالب استراتژی های فردی و سازمانی قرار دهیم. بنابراین ما نیز بر این اساس استراتژی فردی و سازمانی مدیران کارآفرین مورد بررسی قرار می دهیم:
● استراتژی های فردی
«تراپمن» و «مورنینگ استار» استراتژی های فردی مدیران کارآفرین را در قالب موارد ذیل بیان می دارند.
۱) ارزیابی نیروهای پیش برنده و مانع شونده تغییر
مدیران کارآفرین به این نکته مهم توجه دارند که یک ارزیابی اولیه در مورد کسانی که موافق و مخالف آنها هستند، انجام دهند، چرا که در داخل و خارج هر سازمانی نیروهای تغییر و نیروهای مقاومت وجود دارند که نیروهای تغییر قصد کمک به مدیران کارآفرین را دارند و از آنها حمایت می کند اما نیروهای مقاومت در شمار مخالفین مدیران کارآفرین به حساب می آیند.
بنابراین یکی از استراتژی های فردی مدیر کارآفرین این است که در مورد اینکه چه کسی و چرا مخالف ایده اوست و یا چه کسی و چرا از ایده او حمایت می کند، ارزیابی هایی داشته باشد و این نیروها را فهرست کند.
۲) از تکنیک شفاف سازی، کنترل کردن و مشارکت استفاده می کنند
مدیران کارآفرین اغلب در دادن ایده های جدید تنها هستند و بعضی اوقات به علت اینکه آنها به تنهایی در مورد ایده فکر می کنند، نمی توانند حمایت های لازم را کسب کنند. در این مرحله مدیر کارآفرین از استراتژی شفاف سازی، کنترل و مشارکت استفاده می کند؛ یعنی با توجه به فهرستی که در مرحله قبل (ارزیابی نیروهای پیش برنده و مانع شونده تغییر) تهیه کرده است، تعدادی از متحدان و حامیان ایده خود را جمع کرده و پیشنهاد و ایده خود را با آنها کنترل می کند؛ در این استراتژی مدیر کارآفرین نه تنها سعی دارد حمایت همه آنها را بدست آورد، بلکه تلاش می کند علاوه بر حمایت آنها فعالیت گروه فشار را به نفع ایده خود بدست آورد؛ مدیر کارآفرین به این نکته مهم توجه دارد که برای مقابله با کسانی که می خواهند ایده او را دست کم گرفته و یا آن را رد نمایند، باید شمار حمایت کنندگان از ایده اش را افزایش دهد؛ چرا که پیشنهاد یک نفر را رد کردن کار آسانی است، اما خیلی مشکل است که پیشنهادات افراد زیادی را رد کنیم.
مدیر کارآفرین در فرآیند شفاف سازی، نه تنها افراد دیگر را کنترل می کند، بلکه درصدد آن است که برخی از ایده های آنها را به پیشنهادات خود بیافزاید؛ این امر موجب گسترش مالکیت ایده شده و تعهد افراد را ارتقاء می بخشد.
۳) استفاده از سبک های مذاکره ای مختلف
مدیر کارآفرین با سبک های مختلف مذاکره آشناست و در زمان ها و مکانهای مختلف، به درستی از این سبک ها استفاده می کند.
دو سبک مذاکره تحت عنوان «مذاکره در کلیات» و «مذاکره در جزئیات» وجود دارد که مکمل یکدیگرند. در استراتژی «مذاکره در کلیات» از منتقدین هر ایده یا برنامه بخصوصی تقاضا می شود که موضوعات جزیی را مورد ملاحظه قرار ندهند و به جای آن اصول کلی را ببینند (آیا این محصول، این فرآیند یا مسیر و این خدمت چیزی است که ما می خواهیم آن را دنبال کنیم.)
مدیر کارآفرین در استراتژی «مذاکره در کلیات» غالباَ به طور کلی پاسخ مثبتی می دهد، بدون اینکه به طور خاص وارد عرصه شود، اما زمانی که وارد بحث شد، سبک «مذاکره در جزئیات» اهمیت می یابد و ضروری است که او منتظر نباشد تا جناح مخالف، خود را نشان بدهد؛ مدیر کارآفرین موفق، مخالفت را پیش بینی می کند و استراتژی های لازم برای افزایش حمایت و کم کردن نیروهایی که احساس منفی دارند، را پیشاپیش تدارک می بیند و از آن عوامل برای پیشگیری از مخالفت ها بهره می گیرد.
۴) طراحی برنامه خلاقانه
مدیر کارآفرین در طراحی برنامه خود، این نکته مهم رااز «نوبل لاورت» و «هربرت سایمون» در نظر می گیرد که «باید در ارایه طراح های خلاقانه:
الف) موافقت را آسان سازید
ب) عدم موافقت را مشکل سازد.» لذا او برنامه خود را به گونه ای طراحی می کند که موافقت با آن آسان و مخالفت با آن مشکل باشد.
۵) بین ایده های و ارزش های موجود ارتباط برقرار می کنند
یک مدیر کارآفرین همواره این مثل را که «آب تازه را در بطری قدیمی بریزید» به خاطر دارد، بنابراین ایده های جدید خود را با ارزش های متداول مرتبط می سازد.
اگر بخواهیم استراتژی های مدیران کارآفرین را طبقه بندی کنیم، ساده ترین طبقه بندی آن است که این استراتژی ها را در قالب استراتژی های فردی و سازمانی قرار دهیم. بنابراین ما نیز بر این اساس استراتژی فردی و سازمانی مدیران کارآفرین مورد بررسی قرار می دهیم:
● استراتژی های فردی
«تراپمن» و «مورنینگ استار» استراتژی های فردی مدیران کارآفرین را در قالب موارد ذیل بیان می دارند.
۱) ارزیابی نیروهای پیش برنده و مانع شونده تغییر
مدیران کارآفرین به این نکته مهم توجه دارند که یک ارزیابی اولیه در مورد کسانی که موافق و مخالف آنها هستند، انجام دهند، چرا که در داخل و خارج هر سازمانی نیروهای تغییر و نیروهای مقاومت وجود دارند که نیروهای تغییر قصد کمک به مدیران کارآفرین را دارند و از آنها حمایت می کند اما نیروهای مقاومت در شمار مخالفین مدیران کارآفرین به حساب می آیند.
بنابراین یکی از استراتژی های فردی مدیر کارآفرین این است که در مورد اینکه چه کسی و چرا مخالف ایده اوست و یا چه کسی و چرا از ایده او حمایت می کند، ارزیابی هایی داشته باشد و این نیروها را فهرست کند.
۲) از تکنیک شفاف سازی، کنترل کردن و مشارکت استفاده می کنند
مدیران کارآفرین اغلب در دادن ایده های جدید تنها هستند و بعضی اوقات به علت اینکه آنها به تنهایی در مورد ایده فکر می کنند، نمی توانند حمایت های لازم را کسب کنند. در این مرحله مدیر کارآفرین از استراتژی شفاف سازی، کنترل و مشارکت استفاده می کند؛ یعنی با توجه به فهرستی که در مرحله قبل (ارزیابی نیروهای پیش برنده و مانع شونده تغییر) تهیه کرده است، تعدادی از متحدان و حامیان ایده خود را جمع کرده و پیشنهاد و ایده خود را با آنها کنترل می کند؛ در این استراتژی مدیر کارآفرین نه تنها سعی دارد حمایت همه آنها را بدست آورد، بلکه تلاش می کند علاوه بر حمایت آنها فعالیت گروه فشار را به نفع ایده خود بدست آورد؛ مدیر کارآفرین به این نکته مهم توجه دارد که برای مقابله با کسانی که می خواهند ایده او را دست کم گرفته و یا آن را رد نمایند، باید شمار حمایت کنندگان از ایده اش را افزایش دهد؛ چرا که پیشنهاد یک نفر را رد کردن کار آسانی است، اما خیلی مشکل است که پیشنهادات افراد زیادی را رد کنیم.
مدیر کارآفرین در فرآیند شفاف سازی، نه تنها افراد دیگر را کنترل می کند، بلکه درصدد آن است که برخی از ایده های آنها را به پیشنهادات خود بیافزاید؛ این امر موجب گسترش مالکیت ایده شده و تعهد افراد را ارتقاء می بخشد.
۳) استفاده از سبک های مذاکره ای مختلف
مدیر کارآفرین با سبک های مختلف مذاکره آشناست و در زمان ها و مکانهای مختلف، به درستی از این سبک ها استفاده می کند.
دو سبک مذاکره تحت عنوان «مذاکره در کلیات» و «مذاکره در جزئیات» وجود دارد که مکمل یکدیگرند. در استراتژی «مذاکره در کلیات» از منتقدین هر ایده یا برنامه بخصوصی تقاضا می شود که موضوعات جزیی را مورد ملاحظه قرار ندهند و به جای آن اصول کلی را ببینند (آیا این محصول، این فرآیند یا مسیر و این خدمت چیزی است که ما می خواهیم آن را دنبال کنیم.)
مدیر کارآفرین در استراتژی «مذاکره در کلیات» غالباَ به طور کلی پاسخ مثبتی می دهد، بدون اینکه به طور خاص وارد عرصه شود، اما زمانی که وارد بحث شد، سبک «مذاکره در جزئیات» اهمیت می یابد و ضروری است که او منتظر نباشد تا جناح مخالف، خود را نشان بدهد؛ مدیر کارآفرین موفق، مخالفت را پیش بینی می کند و استراتژی های لازم برای افزایش حمایت و کم کردن نیروهایی که احساس منفی دارند، را پیشاپیش تدارک می بیند و از آن عوامل برای پیشگیری از مخالفت ها بهره می گیرد.
۴) طراحی برنامه خلاقانه
مدیر کارآفرین در طراحی برنامه خود، این نکته مهم رااز «نوبل لاورت» و «هربرت سایمون» در نظر می گیرد که «باید در ارایه طراح های خلاقانه:
الف) موافقت را آسان سازید
ب) عدم موافقت را مشکل سازد.» لذا او برنامه خود را به گونه ای طراحی می کند که موافقت با آن آسان و مخالفت با آن مشکل باشد.
۵) بین ایده های و ارزش های موجود ارتباط برقرار می کنند
یک مدیر کارآفرین همواره این مثل را که «آب تازه را در بطری قدیمی بریزید» به خاطر دارد، بنابراین ایده های جدید خود را با ارزش های متداول مرتبط می سازد.
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم فروردین ۱۳۸۷ ساعت 9:21 توسط دکتر حسین حاتمی
|